هفت خوان رستم

رستم  آرزو ی هفت خوانی در سر نداست. ولی چه می توان کرد که کیکاووس شاه ما را آرزوی پرواز در آسمان بود. از لحاظ تجربه علمی این آرزو منطقی است ولی فردوسی گزارش کا ر را به گونه ای می دهد که حکایت از آن دارد که قدرت طلبی بود  کیکاوس را به پرواز ور آورد نه کشف رازهای علمی!
و کیکاووس شاه کم خرد ایرانی نامش در اوستا نیز آمده است. افسانه ها می گویند او را بی مرگ آفریدند.،ولی دشمنان این آب و خاک بدنبال دفع و نابودی این بیمرگی بودند. بله دیوان را می گویم. و این دیوان او را یعنی کیکاوس بی مرگ فر یب را دادند تا آن که مرگ را بر او چیره کنند.
‌فریبش دادند و او را به فرمانروایی هفت‌کشور وعده دادند.
مغرورش ساختند و هوس پرواز به آسمان را در دل کودکانه اش انداختند.
گویند کیکاووس دستور داد تا تخت او را به پای چهار عقاب‌ بستند و آنها پروازکنان او را به بالا بردند.
فرعون هم بدنبال همین کار بود دستور داد تا برجی بلند(اهرام) بسازند تا در جستجوی خدا ی موسی بر آید.
کیکاوس قدری در آسمان پرواز کرد ولی فر همای خود را از دست داد و به زمین سقوط کرد.
ولی کیکاووس در این پروژه ناموفق استادان بد سرشت و اهریمنی داشته بود.

داستان را از زبان خود حکیم ابوالقاسم فردوسی می شنویم:

چنان بد که ابلیس روزی پگاه
یکی انجمن کرد پنهان ز شاه

بدیوان چنین گفت کامروز کار
به  رنج و به سختی است با شهریار

یکی دیو باید کنون نغز دست
که داند همه رسم و راه نشست

شود جان کاووس بی ره کند
به دیوان براین رنج کوته کند

بگرداندش سر زیزدان پاک
فشاند بر آن فر زیباش خاک

شنیدند و بر دل گرفتند یاد
کس از بیم کاووس پاسخ نداد

یکی دیو دژخیم بر پای خاست
چنین گفت کین نغز کاری مراست

بگردانمش سر ز دین خدای
کس این راز جز من نیارد به جای
  
دیوان در لباس خدمتگزاران
اصولا خائن با لباس خیانت دیده نمی شود بلکه او در جامه صلاح و در هم بافته با تزویر رخ می نماید. چنانکه در مورد کیکاوس اهریمن درلباس یکی از غلامان ور سر راهش قرار گرفت و گفت : اکنون که زمین را تسخیر کردهای نوبت اسمانها ست. ناپلئون قرنها بعد و هیتلر قرنی پس از او به همین حیله از پای در آمدند:


یکی کار ماندست تا در جهان
نشان تو هرگز نگردد نهان

چه دارد همی آفتاب از تو راز
که چون گردداندر نشیب و فراز

چگونه است ماه و شب و روز چیست
برین گردش چرخ سالار کی ست

بله دیو بد نهاد به کیکاووس پیشنها د سفر به آسمان را می دهد که به بالا رفته و ببیند خورشید چه رازهایی را از او پنهان می کند.
انسان به یاد مسابقان  اسب دوانی دوران  رضا شاه در میدان جلالیه می افتد که در یکی از این مسابقات هو ا ابری و بشدت بارانی شد بطوری که سر  تا پای شاه را خیس کرد.


اما رادیو انتقام شاه را از خورشید گرفت و در گزارش خبری گفت،: امروز خورشید از قد بلند اعلیحضرت خجالت کشید بیرون بیاید و ترجیح داد در پشت ابر ها خود را پنهان کند.

کیکاووس ,کیکاوس ,آسمان ,خورشید ,پنهان ,دیوان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نسیم افکت اتل متل آرزو:) معرفی کالا فروشگاهی تولید کننده سرویس خواب www.sarmasaan.com سوله سازان شمال آموزش وردپرس انجام پروژه های برنامه نویسی